سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 91/6/7 | 10:5 عصر | نویسنده : زهرا طاهری

 

شاید تیتر این نوشته یه کمی تند باشه اما با من همراه باشید تا واقعا به این تیتر ایمان بیارید.

از یه سوال شروع می کنم.شما به حقیقت علم ریاضیات اعتراف می کنید یا نه؟

مطمئنا بله حتی اگر علاقه هم نداشته باشید. چون همه ما می دونیم که علاقه شخصی همیشه در راستای واقعیت ها نیست.

پس به این فرمول ابتدایی ریاضی دقت کنید :

هر دختری دوست داره یه شخصی رو که مطابق با خواسته های درونش هست انتخاب کنه و اونو به عنوان شریک زندگی تا آخر عمر دوست داشته باشه و متقابلا انتظار داره که پسره هم عاشقانه باهاش زندگی کنه, پس به ازای هر یه دختری که وجود داره باید پسری هم باشه که اونو خوشبخت کنه. تا اینجا یه تساوی ساده بود حالا میریم سراغ یه کمی ادویه و نمک که باید به اضافه بعضی از خانوم ها بشه... که شده....

                                       x   =    لوازم آرایش و لباس های جدید و مد امروزی     +            خانم های خیابانی

X = آزادید اسمش رو هر چی که دوست دارید بذارید چون وقتی شخصیت نباشه همون بهتر که اسم هم نباشه 

این نتیجه که  Xنام داره راضی نیست که یکی دو نفر نگاش کنن یعنی اصلا بدون نگاه اون همه پولی که به لوزم آرایش داده خوب هدر می ره. یعنی می رسیم به حرف یه بزرگی که عجب حکیمانه گفته (بی حجاب محتاج نگاه)

حالا سیرابی این خانم X  ناممکنه پس باید به ازای هر دختر دلقک دست کم 10 الی 15 تا پسر وجود داشته باشه تا اون دلقک به کاسبی نفس سرکشش برسه حالا شما بگید اصلا بعضی از خانوم ها تکلیفشون با خودشون روشنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!

معلومه که نه! میگید نه! دوباره ببینید!

دست کم 10 الی 15 عدد مشتری نفس سرکش   + یک عدد شوهر همیشگی = خوشبختی خانم های خیابانی (البته اگه بشه اسم

                                                                                             مقدس خانوم رو براشون بذاریم)


      حالا دست کم واقعیتش رو خدا می دونه                                                                  عدد     16 =

پس در نتیجه به ازاء هر خانم بی حجاب باید 16 تا پسر داشته باشیم و این طور که جامعه داره رو به بی حجابی پیش می ره اگر فرضا تمامی با حجاب ها هم دست و دلباز باشن و شوهرشون رو به بی حجاب ها ببخشن با این حال به ازای هر دختر بی حجاب باید 15 تا پسر باشه و متقابلا چون آقایون هم آدم هستن و برای خودشون شخصیت دارن و باید با یکی زندگی کنن, نه انسان دلقک نمای هزار چهره به نظرتون این با منطق جور در میاد چون رفتارهایی که گفتم باعث شده تساوی اولیه که بهتون گفتم بهم بخوره

پس مطمئنا با منطق جور در نمیاد.

حالا چی میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!                                                      ادامه پایین صفحه

 




تاریخ : پنج شنبه 91/5/19 | 4:11 عصر | نویسنده : زهرا طاهری

 

نتیجه این تفکرات ناقص العقلی, شده این :

نگران نباشید کاری نداره که بعضی از زنهای امروزی در تخیلی احمقانه به سر می برند و بعضی از مردهای امروزی بازیچه زیاده خواهی زنها و هوس بی حد و حصر خود که نتیجه پرورش احمقانه کودک درونشان است شده اند.

همون چیزی که توی غرب اتفاق افتاده و متاسفانه طرفداران آنها دیوار عقلشان کوتاهتر از دیوار احساسشان است و بدبختانه به شدت هم خودشان را عقل کل می دانند. و ما نیز آن را دیوانگی محض می خوانیم.

نتیجه گوشه ای از این بی حجابی ها میشه این :

1)      شاید توی شناسنامه ها یک اسم ثبت باشه اما آیا در ذهن ها هم یک نام ثبت شده یا هر زنی در ذهن خودش شوهرها و هر مردی در ذهن خودش زنها دارد. (البته این موضوع نه تنها نفی تعدد زوجها برای مرد در اسلام نیست بلکه در راستای رسیدن به اهداف دین نیز می باشد. زیرا اسلام برای تعدد زوجها خط قرمزها دارد اما سخن ما چیزیست که از هوس سر برآورده و غیراخلاقیست.) و متاسفانه در مواقع ناگوار روابط نامشروع هست که شوهران و زنان ذهنی را واقعی می کند.

2)      نگاه های کثیف که حدی برای خود قائل نیستند و بی رحمانه پرده ها را شکافته و تیرهای زهرآلودی که بر سر راه انسان ها وارد آورده و راه را کور می کنند. و یک عده ی ظاهرا حق به جانب اسم مقدس عشق را بر آن نهاده اند تا هم کثافت کاریهای خود را در آن پنهان کنند و هم انسانهای ظاهربین, مغرور و سطحی نگر را به لجن بکشانند.

اما چه فایده حیف اون عقلی که خدا به یه عده داده اما بلااستفاده مونده و وقتی حرفی بهشون می زنی توی جواب بهت میگن ما مدرنیم............. ای خاک بر........................... واقعا اگر مدرنیته اینه که نیست, پس بی فکرهایی مثل بعضیا همون بهتر که ذلیل نفسشون بمونن.

راستی قسمت جذاب ماجرا از قلم افتاد :

وقتی میگیم مسلمانیم باید مثل یک مسلمان رفتار کنیم اما مثل اینکه بعضیا هنوز به خودشون شک دارن. می دونید چرا؟ چونکه نمیدونن حجاب واقعی یعنی حجاب واقعی. ولی خوب چون به قول معروف هم خدا رو می خوان هم خرما رو به خودشون جرات میدن که قانون جدید برای دین تعریف کنن....................................................کجا با این عجله وایسا با هم بریم......

یارو هم می خواد به هوسش گوش بده و هم بگه تفکر و اعمالم عاقلانه است. عاقل جان فقط مسائلی که در دین مجاز شمرده شده اند جزء حوزه ی عقل به حساب می آیند در غیر این صورت هوس نام دارد و به آن سرکشی نفس می گویند و عاقبت بدی دارد. و هوس با عقل در تضاد است.

یه مثال : قانون حجاب بدن در دختران یعنی عدم استفاده از لباس های بدن نما در حضور نامحرم. اما چون یارو می خواد هم بی حجاب باشه و هم عاقبت خوش داشته باشه. قانون وضع کرده که کی به کیه مانتو یک سانتیمتر از بغلهاش جا داشته باشه اشکالی نداره حالا یه سوال : آیا تیپ همه ی آدمها یکی هست؟ آیا همه ی آدم ها قدشون یکیه؟ یا اینکه همه با هم لاغر یا همه با هم چاقن؟............ به نظرتون خنده دار نیست این فقط یه مثال بود و در جواب کلی می تونم بگم که خدا به هممون چشم و گوش و عقل داده پس ببین و تشخیص بده و از همه مهمتر, پذیرش واقعیت هاست. پس بیاید کارهای غلط خودمون رو توجیه نکنیم ...

 

 

و چه حکیمانه است :

دقت شود که از یک سو معصیت جزئی و کلی ندارد, چرا که هر چه باشد, نافرمانی در مقابل امرخداوند کریم و منان است. امیرالمومنین (ع) می فرمایند : بزرگترین گناه, آن گناهی است که صاحبش آن را کوچک بشمارد. و از سوی دیگر شاید آرایش کم در انظار در مقابل آرایش بسیار, جرئی قلمداد گردد, اما چه کسی از تاثیرات سوء آن بر دلها و نفسها و عواقب آن در اشخاص و خانواده ها و نسل ها خبر دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چه کسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پس نتیجه نهایی اینه که :

لعنت بر کسی که ادعا می کنه این نوشته ها دروغه و خودشو زده به نفهمی و در حقیقت خودشو داره مسخره می کنه....و ضربل المثلی داریم که چه خوش گفته راجع به این جور آدم ها که سرشون رو مثل کبک کردن زیر برف و ........................

راستی مردانی که در برابر ناموس خود غیرتی ندارند در واقع مردگانی بیش نیستند.




تاریخ : پنج شنبه 91/5/19 | 4:6 عصر | نویسنده : زهرا طاهری

جدیدا مد شده یه کتابی مثلا از یه اسم خارجی مثل الکساندری یا حالاااااااااااااااااا فلانی ای منتشر میشه بعدش به چند زبان زنده و مرده دنیا ترجمه می شه و بعدش رو خبر ندارید... یا اگر خبر دار شدید لااقل به محیط زیستسیا چیزی نگید چون ممکنه که پوست از سر هممون بکنن حدستون چیه...

خب معلومه! کتابی که معلوم نیست منبعش از کجاست رو یارو به چاپ n ام میرسونه و آخرش هم کتابه دست چهارتا بچه ی تازه به دوران رسیده می افته و اونام که از همه دنیا بی خبر فکر میکنن که یارو.... ای بابا نویسنده رو می گم دیگه چقدرم حالیشه وای....

این سوالی که می خوام بپرسم خیلی خیلی جدیه و اگر احساس کردید که حتی می خواید توی فکرتون هم بر علیه ش باشید, چه برسه به زبان, اسم خودتون رو بذارید.............. چقدر بد اسمیه!

مگه ما کتاب اصیل توی مملکتمون کم داریم که یک عده عقب افتاده با تفکرات سطحیشون دنبال کتابهای چرت و پرت میرن و در مواقعی که خیلی بدبختی می گیرتشون اونا رو به چاپ 50 یا 100 هم می رسونن؟

خیلی ها لقلقه ی زبانشون شده این که, کتابهای اصیل خودمون قدیمی هستن یا روشن فکری توشون نیست یا از همین کلمات جدید که همه دارن باهاش بازی می کنن دیگه. توی جواب می تونم بگم که بهتره اولا با فکر محدود خودمون با کلمات بازی نکنیم و دوما یادمون باشه که هستن نامردهایی مثل معاویه توی تاریخ که قرآن بر سر نیزه کرد و نسل احمق اون ملعون که الآن هم به اسم دین دارن ضربه ها وارد می کنن اما عقل و هوش ما کجا رفته یعنی ما اینقدر بدبخت شدیم که توی این دزد بازار, حقیقت ها برای ما شدن افراد؟ ای وای بر ما حقیقت توی فکر ماست نه چشم ما چون اگر به چشمها نگاه کنیم از کوران دلان هم کور دل تریم.

نه عزیز من این حرف ها نیست بلکه حقیقت در قرآن هست. مگر کوریم که متوجه نیستیم قرآن پس از گذشت سالهای سال هنوز روشنفکرانه بیان می کنه. ولی مثل اینکه ما جدی جدی خودمون رو زدیم به کوری مگه نه!

در کنار قرآن هم همینطور ما منابع عظیمی از کتب اصیل دین رو داریم که خوشبختانه روشنفکرانه از هزاران هزار کتاب فلانی و فلانی به تشریح حقیقت پرداخته اند و کار ما شناخت درست این منابع و استفاده درست از آنهاست. ولی جواب اینکه چرا بازم می ریم سراغ اون کتابهای فلانی خیلی واضح شده و اونم تفکر سطحی ما به قول خودمون نوعی هست که از خودمون فکری نداریم و نه پایی برای ایستادن بلکه هر روز بر پای کسی می ایستیم و مثل یک خمیر در دستان کسانی هستیم که هر روز مارو به شکلی که دلشون می خواد در میارن.

نتیجه ای ناپایدار و البته تک بعدی......

یارو... ایندفعه نویسنده رو نمی گم بلکه کسی رو میگم که داره این مطالب رو می خونه اما بازم آخرش حتی اگر همش رو هم که قبول داشته باشه گردنش رو صاف بالا می گیره و با وجود اینکه یه کتاب مزخرف در دست گرفته حق به جانب به خوندنش ادامه می ده و باز سر در خرمنی از نادانی دارد اما نمی داند... ای کاش!

با این حال توصیه می کنم اگر وقت اضافی برای خوندن کتابهای چرت و پرت دارید حداقل نقادانه اونا رو بخونید و از پایداری تاثیراتشون حرف بزنید نه از مثلا فهم زیاد نویسندشون.

من خودم زیاد از اون کتابها خوندم و تنها چیزی که دستگیرم شد نتیجه ای ناپایدار و البته تک بعدی بود......